دهی از دهستان چناران بخش حومه ارداک شهرستان مشهد است. واقع در 62 هزارگزی شمال باختری مشهد بین کشف رود و راه قدیمی مشهد بقوچان میباشد. محلی است جلگه ای معتدل و سکنۀ آن 31 تن، مذهبشان شیعه، زبانشان فارسی و کردی است. آب قنات و محصولات غلات، چغندر و نخود است. شغل اهالی زراعت و راه مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی از دهستان چناران بخش حومه ارداک شهرستان مشهد است. واقع در 62 هزارگزی شمال باختری مشهد بین کشف رود و راه قدیمی مشهد بقوچان میباشد. محلی است جلگه ای معتدل و سکنۀ آن 31 تن، مذهبشان شیعه، زبانشان فارسی و کردی است. آب قنات و محصولات غلات، چغندر و نخود است. شغل اهالی زراعت و راه مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان گاوبارۀ شهرستان بیجار، واقع در 28 هزارگزی جنوب باختری پیرتاج و 2 هزارگزی خاور شوسۀ بیجار همدان، ناحیه ای است تپه ماهوری و سردسیر و مالاریایی، دارای 680 تن سکنه که مذهبشان شیعه و بزبان ترکی و کردی و فارسی تکلم می کنند، آب آنجا از چشمه و محصولش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم و گلیم بافی و راه مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان گاوبارۀ شهرستان بیجار، واقع در 28 هزارگزی جنوب باختری پیرتاج و 2 هزارگزی خاور شوسۀ بیجار همدان، ناحیه ای است تپه ماهوری و سردسیر و مالاریایی، دارای 680 تن سکنه که مذهبشان شیعه و بزبان ترکی و کردی و فارسی تکلم می کنند، آب آنجا از چشمه و محصولش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم و گلیم بافی و راه مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
این لفظ از دو قسمت تشکیل شده یکی ’خان’ که مخفف ’خانم’ است و دیگر ’باجی’ که کلمه ای است ترکی بمعنی ’خواهر’ و مجموعاً یعنی ’خانم خواهر’، مادر بزرگ: نوه ها بمادر بزرگ خود خانباجی خطاب می کنند، خواهر شوهر: زنهای شوهردار غالباً خواهرشوهر را به این لفظ مینامند، خطابی است زنهای غیر خویشاوند را بجهت صمیمیت و خصوصیت زیاد. - امثال: از روی لاعلاجی به خرسه میگویند خانباجی، نظیر: ’از زور بی کسی به خرسه گفتیم خالقزی’، این مثل در موردی بکار میرود که شخص از روی ناچاری دست بدامان هرکس می زند
این لفظ از دو قسمت تشکیل شده یکی ’خان’ که مخفف ’خانم’ است و دیگر ’باجی’ که کلمه ای است ترکی بمعنی ’خواهر’ و مجموعاً یعنی ’خانم خواهر’، مادر بزرگ: نوه ها بمادر بزرگ خود خانباجی خطاب می کنند، خواهر شوهر: زنهای شوهردار غالباً خواهرشوهر را به این لفظ مینامند، خطابی است زنهای غیر خویشاوند را بجهت صمیمیت و خصوصیت زیاد. - امثال: از روی لاعلاجی به خرسه میگویند خانباجی، نظیر: ’از زور بی کسی به خرسه گفتیم خالقزی’، این مثل در موردی بکار میرود که شخص از روی ناچاری دست بدامان هرکس می زند